loading...
اندیشه های آزاد
بابک هاشم پور بازدید : 25 دوشنبه 11 مرداد 1395 نظرات (0)

درسکوت دلنشین نیمه شب...میگذشتیم ازمیان کوچه ها...!رازگویان هردو غمگین هردو شاد...هردوبودیم ازهمه عالم جدا...

تکیه بربازوی من می داد گرم...شعله ور از سوز خواهشها تنش...لرزشی برجان من می ریخت نرم...ناز آن بازو به بازو رفتنش...

درنگاهش باهمه پرهیزو شرم...برق میزد آرزویی دلنشین...در دل من باهمه افسردگی...موج میزد اشتیاقی آتشین...زیرنورماه ودور ازچشم غیر...چشمها بریکدگر میدوختیم...هرنفس صدراز می گفتیم وباز...در تب ناگفته ها می سوختیم...نسترن ها از سردیوارها... سرکشیدند از صدای پای ما...  ماه می پاییدمان از روی بام...عشق می جوشید در رگهای ما...سایه هامان مهربان تر بیدریغ...یکدگر را تنگ دربر داشتند...تامیان کوچه ای باصد ملال...دست از آغوش هم برداشتند..!---باز هنگام جدایی در رسید...!سینه ها لرزان شد و دلها شکست...!خنده ها در لرزش لبها گریخت..!!!!  اشکها بر روی رویاها نشست...  چشم جان من بناکامی گریست...!!!    برق اشکی در نگاه او دوید   !!!؟   نسترن ها سر بزیر انداختند...   ماه را ابری بکام خود  کشبد...!   تشنه , تنها  ,خسته جان ,  آشفته حال...!!!  در  دل می سپردم راه خویش......!!!!  تشب ا بگریم در غمش دیوانه وار...!!!        خلوتی  می خواستم  دلخواه  خویش...!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لالی شهرستانی زیبابابهاری دیدنی ومردمانی بااصالت

    به نام خدا

    درشمالشرقی استان خوزستان ازاستانهای جنوب غربی ایران دشت وسیعی درمیان رشته کوههای زاگرس مردمانی باتعصب ازنژادبختیاری ازجرگه هفت لنگ,ایل دورکی وطایفه اسیوندسکنی گزیده وشهرکوچکی رابنا نهادندوچون در گویش محلی به جاههای تخت وصاف, لال می گفته اندنام این دشت تخت وپهناور رالالی گذاشته بودندلذابدین سبب

    این شهربه لالی معروف شد.دراوایل تمام ساکنان ازطایفه اسیوندبودنداماباشهرستان شدن وآمدن امکانات ازاطراف واکناف دیگرطوایف نیزبه لالی هجوم آورده وساکن شدند,این شدکه لالی به شهرستانی یکصدهزارنفری تبدیل شد.